صف آراینده. مرتب کننده صف. آرایندۀ صف. آنکه در شجاعت زیب و زیور صف باشد: به تیر قهر یلان صف آرای و گرز گران سنگ گردان قلعه گشای... (حبیب السیر جزء سیم از ج سوم ص 123)
صف آراینده. مرتب کننده صف. آرایندۀ صف. آنکه در شجاعت زیب و زیور صف باشد: به تیر قهر یلان صف آرای و گرز گران سنگ گردان قلعه گشای... (حبیب السیر جزء سیم از ج سوم ص 123)
منسوب به صفراء. زردآبی: و آن روغن را به آماس صفرائی اندر مالند. (نوروزنامه). کلکت طبیب انس و جان تریاک اکبر در زبان صفرائیی لیک از دهان قی کرده سودا ریخته. خاقانی. بست چون زردگل برعنائی کهربا بر نگین صفرائی. نظامی. رجوع به صفراء شود
منسوب به صفراء. زردآبی: و آن روغن را به آماس صفرائی اندر مالند. (نوروزنامه). کلکت طبیب انس و جان تریاک اکبر در زبان صفرائیی لیک از دهان قی کرده سودا ریخته. خاقانی. بست چون زردگل برعنائی کهربا بر نگین صفرائی. نظامی. رجوع به صفراء شود